با داده کاوی، ما به طور خاص به دنبال روابط کلان داده ها برای رسیدن به بینشی جدید هستیم. با تجزیه و تحلیل داده های ثابت پایگاه های داده (کلان داده ها) در تلاش هستیم این روابط پنهان را به اطلاعاتی تبدیل کنیم که بتوانیم برای اهداف مختلف استفاده کنیم. دادهکاوی در زنجره تامین، صنعت بیمه، صنعت بانکداری، صنعت بورس، سیستمهای بهداشت و درمان و … کاربرد دارد.
فرایندکاوی یک رشته نسبتاً جدید است که به منطور اتصال دنیای داده کاوی و مدیریت فرایندهای کسبوکار بوجود آمده است. داده کاوی بر تجزیه و تحلیل مجموعههای کلان داده متمرکز است و مدیریت فرآیند کسبوکار ، بر مدل سازی، کنترل و بهبود فرایندهای کسبوکار متمرکز است. فرآیندکاوی پل ارتباطی بین این دو است.
داده کاوی چیست؟
دادهکاوی فرایند تجزیه و تحلیل مقدار زیادی از دادهها (کلان دادهها) برای کشف روابط و الگوها و پیش بینی روندهای آینده است.
تکنیکهای دادهکاوی با جستجوی الگوهای مکرر “اگر آنگاه” در دادهها، ارتباطات بین موجودیتهای مختلف را کشف میکند. الگوهای “اگر آنگاه” نشان دهندهی ارتباط بین دو یا چند موجودیت هستند. بطور مثال زمانی که هوا گرم میشود فروش بستنی نیز در خردهفروشیها افزایش مییابد.
سازمانها میتوانند از تکنیکهای دادهکاوی به روشهای بیشماری برای تصمیم گیری بهتر در مورد کسبوکار استفاده کنند. به عنوان مثال، آنها می توانند از داده کاوی برای کشف ویژگیهای مشترک مشتریان وفادار ، تشخیص نقاط نارضایتی مشتریان، تصمیمگیری در مورد چینش محصولات در قفسههای سوپرمارکت یا پیشبینی میزان ریسک دادن وام به یک مشتری خاص استفاده کنند. تولیدکنندگان از نرم افزار دادهکاوی برای بهبود ایمنی محصول خود، شناسایی مسائل کیفیت، مدیریت زنجیره تأمین خود و سادهسازی استفاده میکنند. خردهفروشان انلاین میتوانند از نوعی دادهکاوی به نام وب کاوی استفاده کنند. وبکاوی از روشهای دادهکاوی سنتی در تحلیل وب استفاده میکند تا رفتار مشتری را درک کنند. خرده فروشان میتوانند با استفاده از اطلاعات بدست آمده از وبکاوی، وبسایتهای خود را متناسب با خواستههای مشتریان خود تنظیم کنند. سازمانهای بهداشت و درمان میتوانند دادهها را برای کشف تقلب، تجزیه و تحلیل کنند و پزشکان میتوانند از آنها برای درک بهتر نحوه درمان بیماران استفاده کنند.
فرآیندکاوی چیست؟
فرایندکاوی مسیرهای داده درون سیستمهای نرم افزاری یک سازمان، به ویژه سیستم ERP آن را تجزیه و تحلیل میکند تا درک کند که برای تکمیل یک فرآیند خاص کسب و کار چه مواردی ضرورت دارد. همچنین میتواند میزان عملکرد فرآیند و انحرافات فرایند را کشف، مصورسازی و تحلیل نماید. مدیریت فرآیند کسبوکار نیز از منظر کارکردی نزدیک به فرایندکاوی است در حالی که از مصاحبه و سایر اقدامات ذهنی استفاده میشود ولی فرآیندکاوی از دادههای مشخص در سیستمهای سازمانی استفاده میکند.
فرآیندکاوی، فرآیندهای پیچیدهای مانند فرآیندهای مدیریت زنجیره تأمین و سفارش خرید را بر مبنای دادههای موجود در سیستمهای اطلاعاتی تجزیه و تحلیل میکند. به عنوان مثال، فرآیندکاوی ممکن است گلوگاههای موجود در زنجیره تأمین را کشف کند و یا مثالی دیگر برای فرآیندهای سفارش به خرید، ممکن است پس از مدتی متوجه شوید که اعتبارسنجی بعضی از مشتریان باعث تأخیرهای غیرضروری شدهاست.
شباهت های داده کاوی با فرایندکاوی
بیایید برخی از شباهتهای فرایندکاوی و دادهکاوی را بررسی کنیم:
- از هر دو تکنیک در هوش تجاری استفاده میشود.
- رویکرد هر دو تکنیک برای تحلیل مسائل مختلف شبیه به هم است. دادهکاوی و فرآیندکاوی از الگوریتمهای خاصی برای کشف الگوها و روابط پنهان استفاده میکنند.
- هر دو تکنیک برای تجزیه و تحلیل مقدار زیادی از اطلاعات که به طور دستی ممکن نیست، مورد استفاده قرار میگیرند.
- هر دو تکنیک اطلاعاتی را تولید میکنند که برای تصمیمگیری در کسبوکار، میتوانند استفاده شوند.
- هدف نهایی هر دو تکنیک ارائه بینش و اجازه دادن به کاربران و مدیران برای تصمیم گیری بهتر است.
البته که شباهتهایی بین این دو وجود دارد، زیرا هر دو تکنیک را میتوان به عنوان هوش تجاری دسته بندی کرد. اما، همانطور که قبلاً ذکر شد، این دو تکنیک دیدگاهها و اهداف مختلفی دارند.
تفاوت های فرایندکاوی و داده کاوی
دادهکاوی ضعف خود را در فرآیندها به نمایش میگذارد. بر خلاف دادهکاوی، فرآیندکاوی یک فرایند خاص و عملکرد آن را در یک بازه زمانی خاص بررسی میکند تا بتواند یک نقشه فرآیند شامل همه مراحل سازمان را ایجاد کند. ارزش کسب و کار در فرآیندکاوی برجسته و مشخص کردن همه تنگناها، واریانتهای ناکارآمد، انحرافات و کار مجدد است. بعداً از این دیدگاهها برای بهبود بیشتر فرآیند استفاده میشود. در طرف دیگر دادهکاوی، مجموعه کلان دادهها را تجزیه و تحلیل میکند و قوانین کلی را جستجو میکند. دادهکاوی همچنین الگوهای رفتاری و پیش بینی را بر اساس دادههای ورودی ارائه میدهد.
فرایندکاوی |
داده کاوی |
بخشی از هوش تجاری |
بخشی از هوش تجاری |
بررسی ابعاد مختلف فرایند |
بررسی کلی فرایند |
به دنبال الگوهای پنهان میان دادهها |
به دنبال الگوهای پنهان میان دادهها |
ارائه بینش به کاربران و مدیران برای تصمیم گیری بهتر |
ارائه بینش به کاربران و مدیران برای تصمیم گیری بهتر |
تمرکز بر تمامی دادههای سازمان |
تمرکز بر الگوهای اصلی در یک مجموعه داده |
ارتباط مستقیم با فرآیندهای کسبوکار |
تحلیل دادهها و شناسایی و پیش بینی الگوها |
تجزیه و تحلیل مقدار زیادی از اطلاعات و دادهها |
تجزیه و تحلیل مقدار زیادی از اطلاعات و دادهها |
تجزیه و تحلیل اطلاعات و دادههای در جریان |
تجزیه و تحلیل اطلاعات و دادههای ساکن |
خلاصه شباهت ها و تفاوت های فرایندکاوی و داده کاوی
در ادامه به تفاوتهای دیگر فرایندکاوی و دادهکاوی میپردازیم.
الگوها در مقابل فرآیندها
ما برای تحلیل دادهها و شناسایی یا پیش بینی الگوها از دادهکاوی استفاده میکنیم. به عنوان مثال: کدام گروههای هدف کدام محصولات را خریداری میکنند، فعالیت بازاریابی من در کجا بیشترین تأثیر را دارد و … . دادهکاوی هیچ ارتباط مستقیمی با فرآیندهای کسبوکار در مقایسه با فرآیندکاوی، ندارد. تمرکز فرایندکاوی بر کشف، کنترل و بهبود فرایندهای واقعی کسب و کار است. با تجزیه و تحلیل دادههای به دست آمده از سیستمهای اطلاعاتی پشتیبان فرآیندهای ما ، فرآیندکاوی به ما نمای واقعی و سر به سر نحوه عملکرد فرایندهای کسبوکار را میدهد.
ایستا در مقابل پویا
دادهکاوی اطلاعات ساکن را تجزیه و تحلیل میکند. به عبارت دیگر همان دادههایی که در زمان تجزیه و تحلیل در دسترس هستند. از طرف دیگر فرآیندکاوی به چگونگی ایجاد واقعی دادهها میپردازد. تکنیکهای فرآیندکاوی همچنین به کاربران امکان میدهد که فرآیندها را بر اساس جدیدترین دادهها تولید کنند. فرآیند حتی می تواند از طریق یک داده زنده، در زمان واقعی از فرآیندهای کسبوکار نمایشی ارائه دهد.
دلخواه در مقابل دقیق
دادهکاوی به دنبال الگوهای پنهان در مجموعه دادهها خواهد بود، اما به سوالات خاص پاسخ نمیدهد. از طرف دیگر تکنیکهای فرآیندکاوی به شما امکان میدهد به طور خاص به دنبال پاسخ سوالات روشن و از پیش تعریف شده بگردید.
نتایج در مقابل علل
تجزیه و تحلیل دادهکاوی الگوهای خاصی را نشان میدهد، اما به این سوال پاسخ نمیدهد که چگونه این الگوها ایجاد شدهاند. دادهکاوی فقط به تجزیه و تحلیل نتایج محدود میشود. از طرف دیگر فرآیندکاوی میتواند بینشی در مورد چگونگی دستیابی به نتایج فراهم کند. این روش به دنبال الگوهای موجود در دادهها نیست، بلکه به دنبال فرآیندهای علی است.
جریان اصلی در مقابل انحرافات
در دادهکاوی، تمرکز بر الگوهای اصلی در یک مجموعه داده است. دادههایی که خارج از این الگوهای جریان اصلی هستند اغلب در تحلیل گنجانده نمیشوند. در فرآیندکاوی، موارد استثنا ممکن است به همان اندازه موارد دیگر مهم باشند. موارد استثنایی ممکن است نشانههای اولیه ناکارآمدی یا فرصتهای بهبود باشد.
نتیجه گیری :
با مقایسه فرایندکاوی و دادهکاوی متوجه شدیم با این که هر دو تکنیک بخشی از هوش تجاری (BI) هستند، تفاوتهای عمدهای بین آن دو قابل مشاهده است. از جمله این که هر دو الگوریتمهای مشخص و در عین حال کاملا متفاوت خود را دارند. هر دو با هدف ایجاد نگرشی جدید و بهبود فرایندهای سازمان ایجاد شدهاند ولی این هدف مشترک، در مکانها و سازمانهای مختلف و متفاوتی محقق میشود.
تیما
تشکرررر فراوان بابت مطالب کاربردی و بسیار مفیدتون