تفاوت ها و شباهت های فرایند کاوی و هوش تجاری (BI) در چیست؟

تفاوت ها و شباهت های فرایند کاوی و هوش تجاری (BI) در چیست؟

تمایز دقیق بین فرایندکاوی و هوش تجاری می‌ تواند گیج کننده باشد زیرا این دو اصطلاح ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. هر دو هدف مشترکی دارند که عبارت است از کیفیت بخشی به تصمیمات مختلف در سطوح مختلف یک سازمان. ولی همچنان تفاوت‌ های مهمی وجود دارد که باید در هنگام تصمیم گیری در مورد استفاده از فرایندکاوی و یا هوش تجاری برای سازمان شما مورد توجه قرار گیرد.

هوش تجاری و فرآیندکاوی اغلب فرآیندهای یکسانی را برای به دست آوردن بینشی جدید تجزیه و تحلیل می‌کنند، اما سطح تجزیه و تحلیل این دو فناوری متفاوت است. تجزیه و تحلیل هوش تجاری در مقایسه با فرآیندکاوی در سطح بالاتری قرار دارد و بیشتر به بررسی برآورده شدن استانداردهای بهره‌وری و کارایی فرآیند‌ها و یا نیازها و رضایت مشتری توجه دارد.

برای هوش تجاری که به دنبال روندهای تجاری و مشکلات مربوط به همسویی KPI در فروش، بازاریابی و سایر عملیات مهم است، داده‌های مربوطه ضروری است. این فناوری علاقه‌مند است که فرایندهای مهم تجاری خود را تجزیه و تحلیل کند تا بفهمد آیا مشکلاتی در روند کار وجود دارد که بر فعالیت های تجاری تأثیر بگذارد یا خیر.

فرآیندکاوی به طور کامل بر کشف و تجزیه و تحلیل فرایندهای کسب‌وکار سر به سر متمرکز است. بنابراین، فقط به داده‌های نگاره رویداد علاقه‌مند است. فرایندکاوی این داده‌ها را برای بدست آوردن خودکار فرآیند سر به سر و تعریف فعالیت‌های شناخته شده یا ناشناخته برای ایجاد گردش کار فرآیند به کار می‌برد. سپس فرآیندکاوی تجزیه و تحلیل دقیق هر فعالیت را انجام می‌دهد تا به دنبال گلوگاه‌ها، دوباره کاری‌ها، انحرافات و سایر ناکارآمدی‌هایی باشد که باعث افزایش زمان و هزینه‌های فرآیند می‌شوند.

فرایندکاوی چیست؟

فرایندکاوی

فرایندکاوی تکنیکی است که برای تحلیل، نظارت و بهینه سازی فرایندهای کسب‌وکار مبتنی بر داده­ های موجود که در سازمان استفاده می‌شود. فرآیندکاوی مانند داده‌کاوی، از الگوریتم‌هایی برای کشف دانش از مجموعه داده‌ها استفاده می‌کند. سازمان‌ها می‌توانند با استفاده از فرآیندکاوی فرآیندهای خود را کشف و تحلیل نموده، فرایندهای کاملاً جدیدی ایجاد کنند، ناکارآمدی را در فرایندهای موجود خود را تصحیح کرده و با آگاهی بیشتر تصمیم بگیرند.

همانطور که گارتنر در گزارش سال 2018 خود در خصوص فرایندکاوی بیان نمود، موارد استفاده بالقوه زیادی برای فرایندکاوی وجود دارد. برخی از نمونه‌های معمول آن عبارتند از :

  • مدیریت فرایند کسب‌وکار
  • بهبود فرایند کسب‌وکار
  • تجزیه و تحلیل فرایند کسب‌وکار
  • پشتیبانی از پیاده سازی فناوری‌های اتوماسیون فرایند دیجیتال (DPA)

هوش تجاری چیست؟

 هوش تجاری

هوش تجاری (BI) مجموعه‌ای از استراتژی‌ها و تکنیک‌هایی است که توسط سازمان ‌برای تبدیل داده‌های کسب‌وکار به قالب ­هایی استفاده می‌شود که ذینفعان می‌توانند از آن‌ها برای شناسایی، توسعه و ایجاد فرصت‌های جدید استراتژیک کسب‌وکار ‌استفاده کنند.  اصطلاح “هوش تجاری” در سال 1958 توسط محقق IBM، هانس پیتر لوون، ابداع شد. لوون تعریف هوش تجاری را این گونه بیان میکند : “توانایی درک روابط متقابل واقعیت های ارائه شده به گونه ای که اقدامات را به سمت یک هدف مطلوب هدایت کند.”

BI کاربردهای بالقوه بسیاری دارد، از جمله :

  • تجزیه و تحلیل رفتار مشتری و شناسایی روندها
  • بودجه بندی و برنامه ریزی مالی
  • تحلیل ریسک
  • مدیریت ارتباط با مشتری
  • بهبود تدارکات و عملکرد عملیاتی

شباهت‌ های اصلی بین فرایندکاوی و هوش تجاری

 

شباهت فرایندکاوی و هوش تجاری

هوش تجاری و فرایندکاوی به ذینفعان کمک می‌کند تا با تجزیه و تحلیل داده‌های سازمانی، با آگاهی بیشتری تصمیم بگیرند این دو فناوری اغلب حتی برای انجام تحلیل‌هایی در دامنه‌های متفاوت نیز از فرآیندهای تحلیلی یکسانی استفاده می‌کنند. ابزارهای هوش تجاری الگوها و همبستگی بین نقاط داده را نشان می‌دهد.تحلیلگران به این اطلاعات نگاه می‌کنند تا دیدگاه خود در خصوص مسائل مختلف موجود در سازمان را شکل دهند. با این حال فرایندکاوی، بینش عملی ارائه می‌دهد و اطلاعات کمتری را برای تقسیر باقی می‌گذارد.

فرآیندکاوی و هوش تجاری در چند مورد با یکدیگر تفاهم دارند. هر دو با مدیریت و تجزیه و تحلیل داده های کسب‌وکار سروکار دارند تا بینش عملی را که از تصمیم گیری تجاری پشتیبانی می کند، فراهم آورند. فرایندکاوی و هوش تجاری معمولاً از همان داده‌هایی استفاده می‌کنند که در مجموعه داده‌ها ذخیره شده‌اند. فرآیندهای حیاتی کسب‌وکار که از فرآیندکاوی معمولاً برای تجزیه و تحلیل استفاده می‌کنند، اغلب با هوش تجاری نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرند.

داده‌ها نقطه آغازین فرآیندکاوی و هوش تجاری هستند. هر دو با تجزیه داده‌ها و تحلیل آنچه در عملیات کسب‌وکار شما اتفاق افتاده یا نیفتاده است، باعث پیشرفت سازمان می‌شوند. مجموعه داده‌های مورد استفاده، عمق تجزیه و تحلیل و نتایج حاصل از آنها، انواع مختلف بینش‌ها را ایجاد می‌کند.

اما علی رغم داشتن اهداف مشابه و سر و کار داشتن با فرآیندهای یکسان، عملکرد و دامنه آنها متفاوت است.

فرایندکاوی

هوش تجاری

یافتن مشکلات و علل پیدایش آن­ها در فرآیندها

یافتن مشکلات موجود در فرآیندها

نمایش جریان فعالیت ها

نمایش الگوها و همبستگی بین نقاط داده

ارائه­ ی تحلیل­های عملگرایانه و کاربردی

ارائه تحلیل­های ابتدایی

شناسایی گلوگاه‌های فرآیندی

عدم شناسایی گلوگاه‌های فرآیندی

شناسایی فرصت‌های اتوماسیون

عدم شناسایی فرصت‌های اتوماسیون

کشف و تحلیل فرآیندهای سازمان

تجزیه و تحلیل شناسایی روندها

کمک به پیاده‌سازی اتوماسیون

تجزیه و تحلیل ریسک­های سازمان

استفاده از داده‌های نگاره رویداد برای تحلیل

استفاده از داده­ های مختلف برای تحلیل

ابزاری برای نظارت عالی بر KPI های فرآیندها

ابزاری برای نظارت عالی بر KPI های عمومی سازمان

خلاصه تفاوت ها و شباهت های هوش تجاری و فرایندکاوی

تفاوت ‌های اساسی بین فرایندکاوی و هوش تجاری

 تفاوت فرایندکاوی و هوش تجاری

تفاوت های مهمی بین فرایندکاوی و هوش تجاری وجود دارد. مهم‌ترین تفاوت در عمق و دامنه تجزیه و تحلیل است. هوش تجاری شامل سطح بالاتری از تجزیه و تحلیل است تا به ذینفعان کمک کند که درک کنند مشکلات عملکرد فرایند چگونه بر عملکرد کسب‌وکار سازمان به طور کلی تأثیر می‌گذارد.

با این حال فرایندکاوی، از نزدیک به یک فرایند کسب‌وکار خاص می پردازد و با انجام یک تحلیل علت‌یابی ریشه‌ای (Root-Cause Analysis) ، مشخص می‌کند که مشکلات عملکرد فرایند از کجا نشأت می‌گیرد، همچنبن مهم‌تر از آن علت بروز آن چیست. علاوه بر این، با فناوری فرایندکاوی، سازمان‌ها می توانند موارد ناشناخته مشکلات عملکرد فرایند را شناسایی کنند. این یک تفاوت اساسی فرایندکاوی با هوش تجاری سنتی است.

هوش تجاری برای بدست آوردن دیدگاه‌های جدید، به اطلاعات قبلی از فرایندهای سازمان و تفسیر مداوم داده‌ها توسط تحلیل گران نیازمند است. به عنوان مثال، شاخص‌های کلیدی عملکرد ممکن است نشان دهند که فرایندی عملکرد خوبی ندارد، اما تصمیم گیری در مورد اقدام اصلاحی بر عهده تحلیلگر فرایند است. هوش تجاری ابزاری عالی برای نظارت بر KPI است اما از این نظر که فرض می‌کند روند کسب و کار خود مشکلی ندارد، دارای نقص است.

فرایندکاوی عمیق‌تر می شود و گلوگاه‌هایی را که باعث ضعیف شدن عملکرد می‌شوند را کشف می‌نماید. نتیجه این است که دیدگاه فرایندکاوی تفسیر کمی دارد و به طور معمول قابل اجرا است. به عنوان مثال، ممکن است متوجه شوید که درخواست‌های تأیید به دلیل تأخیر کارمندان برای ارسال درخواست های دستی به تأخیر می افتد. فرایندکاوی به شما می‌گوید که فرایندهای تأیید دستی مستعد حذف شدن می­باشند.

تفاوت مهم دیگر مربوط به فرصت‌های اتوماسیون است. هوش تجاری به ذینفعان نمی‌گوید که چه کارهایی می‌توانند از اتوماسیون بهره‌مند شوند و مفید واقع شوند. فرایندکاوی نه تنها فرصت‌های اتوماسیون را شناسایی می‌کند بلکه به سازمان‌ها کمک می‌کند تا آن ها را سریع‌تر پیاده‌سازی کنند. همچنین می‌توانید از نرم افزار مدیریت فرآیند کسب و کار (BPM) با موتور اعتبار سنجی فرایند برای آزمایش فرایندهای خودکار «To-Be» قبل از راه اندازی در زمان واقعی استفاده کنید.

هوش تجاری یا فرایندکاوی؟

سازمان‌ها باید از هر دو فناوری هوش تجاری و نرم افزار فرایندکاوی بهره مند شوند. BI نقش مهمی در مدیریت فرایندهای کسب‌وکار ایفا می‌کند. به عنوان مثال، ذینفعان می‌توانند شاخص ­های کلیدی عملکرد را با استفاده از سامانه­ های مدیریت فرآیندهای کسب و کاربرای پیشبرد ابتکارات و استراتژی‌های کسب‌وکار مشاهده و نظارت كنند. با استفاده از نرم افزار فرایندکاوی، سازمان‌ها می‌توانند فرایندهای کسب‌وکار خود را کنترل و تجزیه و تحلیل کنند تا کارایی را افزایش دهند. علاوه بر این، ذینفعان می‌توانند فرصت‌های اتوماسیون را شناسایی کنند، سازمان‌ها می‌توانند با استفاده از یک صنعت پیشرو در سیستم عامل BPM با low-code، آن را عملی کنند.

4.9/5 - (8 امتیاز)
نوشته های مرتبط
یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلد های مورد نیاز علامت گذاری شده اند *